جلسه کرسی ترویجی راس ساعت 13:30 آغاز شد. در ابتدای جلسه، دکتر مرتضی حسنینسب مدیر جلسه به حاضرین در جلسه خیر مقدم گفت و ضمن معرفی اساتید ارائهدهنده و ناقد، درباره موضوع کرسی به حضار توضیحاتی داد. در ادامه ایشان، از ارائه دهنده کرسی سرکار خانم دکتر زهرا قربانی خواست تا مباحث خود را آغاز نماید. در ادامه خانم دکتر قربانی پس از خیر مقدم و تشکر از حضار مباحث خود را آغاز کرد. هویت یکی از پیچیده ترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود؛ پدیده ای ذی وجود که از مناظر مختلف مبانی و معانی گوناگونی را نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد کرد. وقتی از هویت ملی فرهنگی سخن می گوییم، نسبت هویت با مفاهیم پیچیده ای چون فرهنگ و ملیت کلاف در هم تنیده ای را پدیدار می سازد که مفهوم هویت را با رویکردهای نظری گوناگون مواجه می سازد. این معنا در مورد ایران از اهمیت والایی برخوردار است، زیرا منابع هویتی ایرانی، اسلامی و غربی هر کدام در دوره ای و به نحوی در انباشت هویتی ایرانیان تاثیر گذاشته و هویت فرهنگی ایرانی معاصر را پدید آورده اند. در این راستا دو رویکرد هویتی را می توان در نظر گرفت: رویکرد توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی یا سیاستی که ناظر به سیاست های هویتی است. در رویکرد تجویزی مولفه های هویتی مفاهیمی عام، انتزاعی و کلی اند، زیرا اساسا تغییر و تحول هویتی حرکتی تدریجی و البته آرام در نظر گرفته می شود. با لحاظ کردن این مبنا در سیاست هویتی، می توان مولفه های سیاست هویت فرهنگی را در دو حوزه اصلی خلاصه کرد که عبارتند از همبستگی فرهنگی و تنوع فرهنگی. همبستگی فرهنگی به حالتی اشاره دارد که در آن یک گروه در سطح خرد یا یک ملت در سطح کلان با هم در وفاق و انسجام به سر می برند. تنوع فرهنگی در نقطه مقابل به وضعیت واقعی حضور فرهنگ ها در یک جامعه اشاره دارد. تعامل میان فرهنگ ها طیفی از برخوردها را شامل می شود. سیاست تنوع فرهنگی به مدیریت کلان این تعامل اختصاص دارد. به این معنا سیاست هویت فرهنگی نقطه تعادلی است که دولت ملی میان دو مولفه همبستگی و تنوع ایجاد می کند. برقراری این تعادل ظرافت های ویژه ای دارد که اهمیت سیاست گذاری فرهنگی هوشمندانه را نشان می دهد. از این رو، در این تحقیق بر آن شدیم تا با تحلیل محتوای راهبردهای ملی سند سیاستی بالادستی کشور یعنی سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور به دنبال نگاه سیاستگذار فرهنگی در راهبری هویت که اولین اولویت فرهنگی این سند، تقویت هویت اسلامی، ایرانی و انقلابی است باشیم. در بررسی مضامین مرتبط با هویت و مولفه های سازنده آن یعنی توجه به همبستگی و تنوع فرهنگی، راهبردهای ملی نقشه نشان از آن دارد که بیشتر این راهبردها در حوزه هویت ناظر بر تامین همبستگی فرهنگی در نظام سیاستگذاری فرهنگی کشور است. علارغم تنوعات خرده فرهنگی قومی، دینی و زبانی در کشور ایران، در راهبردهای ملی نقشه مهندسی فرهنگی کشور ردپای سیاست های تامین کننده نقش و حضور تنوعات قومی و دینی و زبانی در ارتقای هویت ملی و نقش سازنده آنان در نظام فرهنگی کشور دیده نمی شود. لذا ضروری است همانطور که در سند نقشه مهندسی فرهنگی نیز پیش بینی شده به روزآمدسازی این سند پرداخته و تلاش شود تا نگاه ثابتی که به فرهنگ و راهبری حضور فرهنگی می شده تغییر یابد. در تدوین سیاست های فرهنگی رویکرد مسئله محوری به دغدغه ها و چالش های فرهنگی بسیار احساس می شود. با توجه به دوفضایی شدن زندگی افراد و ظهور رسانه های جدید حتی در حوزه تنوعات فرهنگی نیز شاهد تغییرات جدی و نوظهوری هستیم که نیازمند رصد و پایش است. مولفه های هویت ساز و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای آنها نگاه نویی را می طلبد که از طریق ایجاد هم افزایی در سطح متخصصین و نخبگان امر محقق خواهد شد و شاید ایجاد یک وجدان جمعی و هویت نخبگانی از ضرورت های اولیه برای تحول حوزه هویتی کشور باشد.
دکتر الحسینی:
با توجه به موضوع یعنی نقش و جایگاه هویت در نظام سیاست گذاری فرهنگی ایران با تاکید بر نقشه مهندسی فرهنگی موارد زیر مورد توجه است :
در محتوا بیشتر به مفاهیم پرداخته شده و در نهایت منجر به نتیجه گیری عملی و برخاسته از سند نشده است ، روش شناسی موضوع تحلیل محتوا انتخاب شده و مقولات و مفاهیم مستخرج مبین هویت و نقش ان در موضوع نیست و به اصطلاح کفایت نمی کند . آیا نقش سند مهندسی فرهنگی می تواندتبیین گر مفهوم هویت در بطن جامعه و زیست اجتماعی ایران شود ؟ به نظر می رسد اهتمام نویسنده محترم بر این موضوعات می تواند بر غنای محتوا بیافزاید .
دکتر بیگلری:
نکات زیر درباره کرسی ترویجی «نقش و جایگاه هویت در نظام سیاستگذاری فرهنگی ایران ) با تمرکز بر سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور(» تقدیم میگردد.
این نکات بر مکتوب کوتاه و نیز ارائه شفاهی سرکار خانم دکتر زهرا قربانی مبتنی است.
الف- ارائه بحث فاقد یک چارچوب تحلیلی مناسب بوده و گزارههایی که در جلسه مطرح گردید با عنوان کرسی مطابقت کاملی نداشت. ضروری است ایشان با اتخاذ یک زاویه دید عالمانه دستکم به مقولاتی چون «نقش دولت و قلمرو آن در سیاستگذاری فرهنگی»، «معیارهای سیاستگذاری فرهنگی»، «منابع سیاستگذاری فرهنگی»، «روششناسی بحث» و «ابزارهای اجرایی» به خوانش سند نقشه فرهنگی کشور مبادرت نمایند.
ب- با توجه به نکته الف، ایهامات و ابهاماتی برخاسته از عدم تدقیق مفاهیم و متغیرهای بحث، و خلطهای مفهومی متعددی به چشم میخورد؛ از جمله موارد زیر را میتوان یاد کرد:
1-خلط در خود مفهوم سیاستگذاری فرهنگی که گاه از آن cultural politics مراد شده بود و گاه cultural politics.
2-نامشخص بودن تمایز میان اهداف، راهبردها و سیاستها در سیاستگذاری فرهنگی کشور در ارائه ایشان.
3-اساساً نحوه نگاه سیاستگذار فرهنگی (بر اساس سند مورد مطالعه) به مقولات با توجه به چرخه سیاستگذاری تبیین نشده بود.
4-نسبت مقوله هویت در پرولبلماتیک فرهنگ-تمدن نامشخص است.
در ادامه برخی از حضار سؤالهایی مطرح نمودند و دکتر امامیفر پاسخ خود را بیان نمود.