جلسه کرسی ترویجی راس ساعت 10 آغاز شد و در ابتدای جلسه، دکتر مرتضی حسنینسب مدیر جلسه به حاضرین در جلسه خیر مقدم گفت و ضمن معرفی اساتید ارائهدهنده و ناقد، درباره موضوع کرسی به حضار توضیحاتی را داد.
در ادامه، ایشان از ارائه دهنده کرسی جناب آقای دکتر حسین نوروزی خواست تا مباحث خود را آغاز نماید. دکتر نوروزی نیز با تشکر از حضور اساتید و حضار در جلسه بحث خود را آغاز کرد. «امروزه مؤلفههای گوناگونی ازجمله اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، تکنولوژی، محیطزیست و آموزش بر صنایعدستی تأثیرگذار است. لازم به ذکر است که اکثر این موارد با یکدیگر در ارتباط بوده و تأثیراتی متقابل بر هم دارند. آموزش از مهمترین مواردی بوده که از گذشتههای دور بر رشد هنرها تأثیر بسیاری داشته است. وجود منابع و مدارکی ازجمله فتوت نامهها که بهتفصیل از آنها سخن رانده شده، بیانگر اهمیت این مسئله در بسیاری از دورههای تاریخی است. فرهنگ آموزش هنرها و پیشهها در جوامع سنتی با تمامی محاسن و معایب، فرهنگی همسو با نیاز جامعه زمان خود بوده است. اما امروزه تفاوت و تعارضهایی در اهداف و بروندادهای آموزشی رشته صنایع دستی دیده میشود. مهم ترین آن بحث تقابل سنت و مدرنیته در آموزش و تولید آثار صنایع دستی است. با توجه به این نکات، به نظر میرسد صنایع دستی باید مجددا مورد شناخت و تعریف قرار گیرد و با توجه به مفاهیم جدید، وظایف و اهداف این رشته در آموزش عالی تبیین شود. با نگاهی به آموزش صنایعدستی و پژوهشهایی که تاکنون در این رشته صورت گرفته است میتوان بیان کرد که آموزش عالی این رشته چندان موفق در امر گره گشایی از معضلات حال حاضر صنایعدستی کشور نبوده است. در آموزش عالی صنایعدستی، هنرجو مدت 4 سال را صرف یادگیری بسیاری از فنها و کارگاههای مختلف میکند و نهایتاً آنچنانکه باید در زمینه تخصصی بهطور حرفهای قدم برنمیدارد و یا بهتر است بگوییم آموزش این نوع تخصصگرایی و حرفهای شدن را به آن تسری نداده است. علت این امر را باید در عدم توجه به دانش و مهارتهایی دانست که متناسب با شرایط و تغییرات امروزی و در ارتباط با نیازهای جامعه رشد نیافته و در سیستم آموزشی این رشته تبیین نشده و مورد غفلت واقع شده است. آنچه از اهداف نهایی و مورد تأکید آموزش عالی است، به وجود آوردن شرایط و ساختار مناسب در راستای کسب دانش، مهارت و نگرشهاست که میتواند در قالب شایستگیها برای یادگیرندگان رشتههای مختلف فراهم گردد. اگر مبانی و زیرساختها و به تعبیری فلسفه و چشمانداز آموزش، تمرکزی بر شایستگیها نداشته باشد، آنچه برونداد آن است، عدم آمادگی برای فعالیت در صنعت، فناوری، کار و ... خواهد بود. بنابراین یکی از مهمترین راهکارهای آموزش عالی برای کاهش سطوح بیکاری پرداختن به شایستگیهای حرفهای در نظام آموزشی و بهطور خاص هر رشته و حرفه است که باید به آنها در برنامهریزی و طراحی برنامه درسی توجه شود. بر این اساس ضروری است که شایستگیهای حرفه ای این رشته تبیین شود. قابل ذکر است که تاکنون شواهدی مبنی بر انجام پژوهش در ارتباط با این شایستگیها صورت نگرفته است و مسئلهای چنین دارای اهمیت، مورد غفلت قرارگرفته است.
برای دست یابی به نتیجه منطقی و همچنین برخوردار بودن از نظم در ارائه مطالب سه سوال مطرح میشود و مباحث بر اساس آنها پیش خواهد رفت.
1- شایستگیهای حرفهای صنایع دستی در نظام آموزشی کشورهای منتخب (ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس) کدامند؟
2- شایستگیهای حرفهای دوره کارشناسی صنایع دستی از دیدگاه صاحب نظران کدامند؟
3- مولفههای شناسایی شده، تا چه میزان در وضعیتِ موجودِ آموزش رشتهی صنایع دستی مورد توجه واقع شده است؟
گفتمان و تعاریف متعددی در مبحث شایستگیها بیان شده است اما در این پژوهش به جنبههایی از شایستگیها پرداخته شده که کارکرد عملیاتی آن را نشان میدهد. در این مطالعه چهار مفهوم اساسی مورد توجه بوده که به شرح زیر است: شایستگی یک «برونداد» و تاکید بر سطح مطلوبی از یک استاندارد است. توانایی در انتخاب مطلوبی از ویژگی های دانشی، مهارتی و نگرشی. یک «درونداد» و داشتن ویژگیهای خاص دانشی، مهارتی و نگرشی. یک «درونداد» و توصیف محض از آنچیزی که فرد قادر به انجام آن است. دانش، مهارت و نگرش هم مهمترین ابعاد شایستگیها است و در این مبحث به سعی شده است که بر مبنای آن شایستگیها تبیین شوند. اما لازم است ذکر شود که چه تعاریف و نیازهای جدید در صنایع دستی شکل گرفته که زمینه ساز پیدایش شایستگی های جدید میشود. امروزه صنایع دستی یک اقتصاد خلاق و الگوی جدیدی از کار برای سازندگان آن است. صنایع دستی نسبت به تغییرات اقتصادی، فرهنگی، فناوری و اجتماعی واکنش نشان میدهد. دانش به روز و گسترده برای توسعه و رشد صنایع دستی در عرصه های گوناگون نیاز است. به عنوان مثال: تأثیر فن آوری دیجیتال در «دست سازها». حساسیت به محیط زیست و همچنین اهداف توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مواردی هستند که لازم است در آموزشهای این رشته مورد نظر قرار گیرد. در خصوص انتخاب نمونههای مطالعاتی باید ذکر شود که عللهای مختلفی وجود دارد که در خصوص هر یک موارد کوتاهی بیان میشود. ترکیه به این خاطر که، اشتراکات تاریخی، فرهنگی، هنری و مذهبی با کشور ما دارد و همچنین سنت گذشته و اهمیت به توسعه و ترویج هنر و اقتصاد در این کشور مورد توجه است. هند نیز به عنوان یک کشور موفق در ترویج صنایع دستی و صادرات آن و همچنین بکارگیری رویکردهای نوین در آموزش این رشته و نهایتا اشتراکات تاریخی و هنری سبب انتخاب آن شد. پس از بررسیهایی که در خصوص آموزش صنایع دستی در این کشورهای انجام شد. شایستگیها بر مبنای سه مولفه دانش مهارت و نگرش برای هر یک تبیین شد. خلاصهای که از این بخش میتوان داشت این است که در کشور ایران تاکید بر دانش تاریخی هنر و فرهنگ ایرانی اسلامی و مهارتهای فنی در اکثر هنرهای دستی است. به طور کلی رویکرد فرهنگی و حفظ سنتهای گذشته اهمیت بیشتری دارد. در ترکیه حفظ و توسعه هنرهای سنتی با رویکردی علمی و تاکید بر نوآوری و اشتغالزایی و ارتقا صلاحیتهای غیر فنی. الگوی اصلی شایستگیهای صنایع دستی در مالزی بر محور کارآفرینی، اقتصاد و خلاقیت استوار است. هند در صدد کشف ظرفیت واقعی صنایع دستی در محصولات نوآورانه در راستای توانمندسازی جامعه تولید کننده است. انگلیس نیز بر پیشرفت مهارتهای فنی ویژه و تأکید بر فناوری جدید متمرکز است. در ادامه بحث، شایستگیهای حرفه ای صنایع دستی از منظر صاحب نظران این رشته تبیین شد. در این بخش 15 شایستگی حرفه ای مورد نیاز دانشجویان در بخش دانش، مهارت و نگرش بیان شد و اهمیت و مفاهیم هر یک از آنها به گونهای تبیین شد.در ادامه اولویت و اهمیت هر یک از این شایستگی ها و تناسب آن با سایر پژوهش ها ذکر شد و بیان شد که موارد بدست آمده جامعیت گستردهای در این رشته در شرایط کنونی را دارند. به طور مثال شایستگیهایی همچون، مهارتهای ارتباطی، درک شرایط روز اجتماعی و فرهنگی، اعتقاد به توسعه فرهنگی کشور به مسائل شهروندی و جایگاه صنعتگر، خلاقیت، تفکر انتقادی میپردازند. برخی از آنها سبب جهت دهی به فعالیتهای عملی و پژوهشی دانشجویان خواهد شد. همچنین مبحث ارتباط دانشگاه با جامعه، صنعت و عرصه تولید را در شایستگی کارآفرینی و کار تیمی میتوان دید. در خصوص بخش سوم ارائه نیز گفته شد 13 مورد از شایستگی های حرفه ای مورد نیاز صنایع دستی در شرایط کنونی آموزش این رشته مورد توجه واقع نشدهاند.
نقد دکتر شفیعی:
دکتر شفیعی از زحمات برگزار کنندگان این نشست در دانشگاه اراک تشکر نموده و بیان کردند که ایده پژوهشی دکتر نوروزی از اهمیت بسیاری در آموزش صنایع دستی برخوردار است. ایشان ضمن بیان نظر موافق خود با نتایج بدست آمده، تاکید کردند با توجه به تجربیاتی که در این زمینه دارند، این مباحث در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مورد توجه و آموزش است. همچنین در ادامه ذکر کردند از نتایج این پژوهش در بازنگری فعلی برنامه درسی صنایع دستی استفاده شده است. و به گونه ای مواردی که بیان شده، تاییدی بر تجربیات همکارانی است که اقدام به بازنگری برنامه این رشته کردهاند. در ادامه دکتر شفیعی متذکر شدند که اگرچه بیان شد که شایستگی توانایی حرفهای در برنامه درسی کنونی وجود دارد و مورد توجه است ولی در واقع این امر در آموزشها چندان موفق نبوده و دارای ایرادات اساسی است. ایشان به نقصهای توانایی حرفه ای در زمینه آموزش این رشته اشاره کردند و نمونه هایی نیز از روند آموزش مباحث تئوری و تاریخی هنر که بسیار مهم است اما به آن توجه نمیشود را ذکر کردند.
نقد دکتر سیروس منصوری:
ایشان ضمن بیان اهمیت و ضرورت این مبحث در آموزش هنر به مباحثی در خصوص موضوع پرداختند. در خصوص پارادایمهای متعدد در بحث شایستگیها، نیاز است به وضوح ذکر شود که چه پارادایمی در این بحث و پژوهش مورد توجه است. مولفههایی که در خصوص شایستگیها ذکر شد جنبه عملیاتی در این خصوص دارند و صحیح هم است. پیشنهاد این است که شایستگیهای مورد نیاز در طبقاتی از جمله رفتاری و فنی و یا عمومی و تخصصی قرار گیرند. ایشان توضیحاتی را در باب رویکردهای موجود برنامه درسی و شایستگیها دادند و در خصوص مباحث رفتارگرایی و سازنده گرایی و کاربرد و نتایج آنها در آموزش و برنامه ریزی درسی مطالبی را بیان کردند. در ادامه ذکر شد: باید گفت که اگرچه نتایج خوب و کاملی در این پژوهش بدست آمده و تقریبا به موارد مورد نیاز پرداخته شده اما لازم بود که همزمان از نظر خواهی و به اصطلاح مصاحبه با صاحب نظران این رشته، کارفرمایان نیز مورد توجه بودند. اگرچه به نظر میآید که با توجه به ماهیت این رشتهها، کارفرمایان متعددی را چندان نمیتوان متصور بود که وجود داشته باشند و از دکتر نوروزی خواستند در این مورد توضیحاتی را بیان کنند. در ادامه ایشان به بحث برنامه درسی آشکار و پنهان پرداختند و بیان کردند که در هنر به نظر میآید برنامه درسی پنهان کارایی مناسبی را داشته باشد. در این مدل از آموزشها نیاز نیست همه موارد در برنامه درسی ذکر شود. شاید لازم باشد، مدرس فارغ از آنچه که در برنامه درسی موجود است، دانسجویان را در مسیر مورد انتظار این رشته و جامعه به اشکال مختلف هدایت کند.
پاسخ دکتر نوروزی:
ایشان ضمن تایید نظر دکتر شفیعی در خصوص بحث عدم آموزش و توجه علمی در خصوص تواناییهای حرفهای در آموزش صنایع دستی ذکر کردند که آنچه که مربوط به توانایی حرفهای در آموزش این رشته وجود دارد، صرفا به مباحث اولیه و بیشتر به مهارتهای فنی آن اشاره دارد. و جای خالی توانایی های متعدد حرفه ای در برنامه را متذکر شدند. همچنین در خصوص بحث کارفرما که دکتر منصوری مطرح کردند بیان شد که: ماهیت رشته صنایع دستی به گونه ای است که کارفرمایی که در واقع بخواهد دانشجویان این رشته را جذب نماید به طور فراگیر وجود ندارد. هنر و خصوصا رشته صنایع دستی بیشتر جنبه کارآفرینی دارد و انتظار بر این است که دانشجو پس از پایان تحصیل توانایی ایجاد کسب و کار خود را داشته باشد.
در پایان دکتر حسنی نسب، دکتر رشادی و دکتر بهرامی قصر به بیان مباحثی مرتبط با موضوع جلسه پرداختند و بخشهایی نیز به صورت پرسش و پاسخ انجام شد.